خیلیها شغلشان نویسندگی است. مثل داستان نویسها، کارکنان روزنامهها، مجلات و سناریو نویسها... ما ادعای حرفهای شدن داریم و میخواهیم برای خودمان عالی بنویسیم، همچنین تمام قواعد را حتی بهتر از نویسندگان رعایت کنیم؛ این یعنی خاطره نویسی خوب!
جالب است بدانید یکی از بهترین نقاط برای شروعِ نویسندگی، خاطرهنویسی است، همچنین نوشتن خاطره معمولاً عادت آدمهای بزرگ و رهبران همه جوامع و مدیران موفق است.
برای نوشتن خاطره لازم نیست عالی باشید تا شروع کنید، اما لازم است شروع کنید تا بتوانید عالی باشید. اینگونه میتوانید جوری خاطره بنویسید که غیر از خودتان، دیگران هم لذت ببرند.
همچنین بخوانید: ایده برای دیزاین دفتر خاطرات
نوشتن خاطرات آدم را سر ذوق میآورد و استرسهای آدم را کم میکند. آدم را برای تصمیمات بعدی، مصمم تر میکند و احتمال تکرار اشتباهات چیزی که خیلیها دچارش هستند را کم میکند. علاوه بر این خاطره نوشتن دست شما را برای نوشتن راه میاندازد و ذهنتان را به حرکت وادار میکند که نهایتاً شخصیت شما را تغییر میدهد.
برای خاطره نویسی از کجا شروع کنم؟
اتفاقات دیروز را مرور کنید. به آنها فکر کنید. از خوردن صبحانه گرفته تا زمانی که برای رفتن به محل کار، روی خط عابر پیاده، رانندهای حق شما و دیگران را زیر پدال گاز گذاشت! همه را در نظر بیاورید.
حتما دیروز، برای خودش نکتههایی داشته که باید دوباره به همه آنها فکر کنید. یکی دونکته، چند اتفاق، حس، ادراک و خلاصه هرکدامشان را که دوست دارید انتخاب کنید و نهایتا با یکی از آنها شروع به نوشتن کنید. حالا قلم و کاغذ را بردارید و در مورد آن اتفاق چیزی بنویسید. یک شروع جذاب میتواند کمک خوبی به پیشبرد نوشتن کند! برای مثال اول از حالتان شروع کنید: «امروز خیلی عالی بودم و...» سپس ببینید امروز چه اتفاق احساسی، خاص یا حتی جالب افتاد که میتواند برای اوج نوشتهتان ایفای نقش کند؟ برای پایان هم بهتر است یک نتیجه خوب از آب دربیآورید، کارآگاه باشید و سرنخها را بچینید! برای مثال امروز فهمیدید که در میهمانی یک ماهِ پیش، زبان بدنِ عمویتان نشاندهنده این بود که نمیتواند برای همسرش مردانگی کند! یا هرچیزی دیگری... راستش وقتی اینها را بنویسید، بعد از چندین ماه متوجه میشوید که وای چقدر طرز فکرتان بهتر شده است!
از این موارد که بگذریم، برای بهتر خواندهشدن متن؛ نوشته خود را چند بار بخوانید. اگر جملات کم و زیادی دارند اصلاح کنید و دوباره بنویسید.
نکته: قبل از رسیدن به لذت نوشتن، خستگی از نوشتن به سراغتان خواهد آمد. لطفا با او شدیداً برخورد کنید.
اگر بتوانید با قلم و کاغذ بنویسید چه بهتر. اگر هم تایپ کردن برایتان راحتتر است، تایپ کنید؛ مشکلی نیست.
راهی برای شروع
از خودتان بپرسید چه چیزی باعث شد تا این اتفاق «مثلا چهره جذاب یک پسر یا دختر» در فکر من ماندگار بشود؟ آنقدر که دوست دارم آن را بنویسم؟ آیا با اعتماد به نفس بود؟ یا چهره جذابی داشت؟
یک اتفاق خوب! شما میخواهید خاطره یک میهمانی را بنویسید و در نظر دارید آن واقعه را به زیباترین شکل ممکن روی کاغذ بیاورید، بنابراین توصیف کردن را فراموش نکنید. مثل؛ اون خونه حس خوبی داشت، انگار یه شعور لایزال اونجا در جریان بود...
بد نیست بدانید متن خاطره با حس یا شعور خاطره فرق میکند. مساله مهم توجه به یک اتفاق خاص در تمام متن خاطره است. مثلا متن خاطره شما یک صفحه است اما سه یا چهار خط آن به بهترین شکل به قلب خاطره یعنی یک اتفاق متمایز میپردازد.
مثلا دیروز در یک مهمانی شرکت کرده بودید. در مهمانی اتفاق جالبی افتاده و آن، آشتی کردن دو پسرخاله شما بوده است؛ آنهم بعد از مدتها قهر!
حالا باید یک صفحه در توصیف مهمانی بنویسید و چند خطی را به شیوه ای متمایز، هیجانی و شاید با واژههایی زیباتر در مورد آشتی کردن آن دو نفر بنویسید. این فوقالعاده خوب است!
در مثال فوق، متن خاطره اتفاقات مهمانی است و قلب آن، آشتی کردن دو پسرخاله. این به معنی این است که متن شما باید اصول (شروع، اوج، نتیجه گیری) را داشته باشد.
البته خاطرهنویسی اجزای دیگری هم دارد، که به آنها هم میپردازیم. در نظر داشته باشید؛ برای شروع نویسندگی به صورت حرفهای، بهتر است از یک دوره تکنیکال و قاعدهمند استارت کار را بزنید تا با اصول و جزئیات آن آشنا شوید و بتوانید راحتتر سبک خود را ابداع کنید. برای اینکار میتوانید دورهی زیر را امتحان کنید: «این همان عالی شدن است!»